مژگان سیه


Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved

به مژگان سیه کردی هزاران رخنه دردینم
بیا کزچشم بیمارت هزاران دردبرچیتنم
الاای همنشین دل که یارانت برفت از یاد
مراروزی مبادآندم که بی یادتوبنشینم
جهان پیرست وبی بنیادازاین فرهادکش فریاد
که کردافسون ونیرنگرش ملول ازجان شیرینم
زتاب وآتش دوری شدم غرق عرق چون گل
بیارای بادشبگیری نسیمی از عرق چینم
جهان فانی وباقی فدای شاهدوساقی
که سلطانی عالم راطفل عشق می بینم
اگربرجای من غیری گزینددوست حاکم اوست
حرامم باداگرمن جای به جای دوست بگزینم
صباح الخیرزدبلبل کجایی ساقیابرخیز
که غوغامی کنددرسرخروش چنگ دوشینم
شب رحلت من ازبسترروم درقصرحورالعین
اگردروقت جان دادن توباشی شمع بالینم
حدیث آرزومندی که دراین نامه ثبت افتاد
همانابی غلط باشدکه حافظ کردتلقینم






http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png


4 / 9 / 1390 8:19 قبل از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§